Dating
محتویات
dating(روانشناسی)
واژه بیگانه:
dating 1
واژه مصوب:
ارتباط
تعریف:
درگیر شدن در رابطۀ عاطفی با یک فرد
dating(علوم سلامت)
واژه بیگانه:
dating 1
واژه مصوب:
ارتباط
تعریف:
درگیر شدن در رابطۀ عاطفی با یک فرد
dating(علوم و فنّاوری غذا)
واژه بیگانه:
dating, date marking
واژه مصوب:
تاریخزنی
تعریف:
درج اطلاعات مربوط به زمان، مانند تاریخ تولید یا تاریخ انقضا بر روی محصول یا بر روی بستهبندی آن
dating(باستانشناسی)
واژه بیگانه:
dating 2
واژه مصوب:
تاریخگذاری
تعریف:
تعیین تاریخ دقیق شکلگیری اشیا و نهشتهها و سازهها و هر یافتۀ باستانشناختی دیگر
dating(زمینشناسی)
واژه بیگانه:
dating 3
واژه مصوب:
سنیابی
تعریف:
تعیین سن مواد طبیعی یا مواد بازمانده به روشهای مختلف، بر پایۀ میزان تغییری که در یک جزء قابلاندازهگیری با روند ثابت رخ میدهد
dating(روانشناسی)
واژه بیگانه:
dating 4
واژه مصوب:
قرار گذاشتن
تعریف:
ترتیب دادن ملاقات برای معاشرتی بالاتر از سطح دوستی معمولی یا با هدف ارزیابی و شناخت یکدیگر بهعنوان شریک جنسی یا همسر
dating(علوم سلامت)
واژه بیگانه:
dating 4
واژه مصوب:
قرار گذاشتن
تعریف:
ترتیب دادن ملاقات برای معاشرتی بالاتر از سطح دوستی معمولی یا با هدف ارزیابی و شناخت یکدیگر بهعنوان شریک جنسی یا همسر