Consul-general
consul-general(علوم سیاسی و روابط بینالملل)
واژه بیگانه:
consul-general
واژه مصوب:
سرکنسول
تعریف:
کنسولی که بر کار دیگر کنسولگریهای کشور متبوع خود در حوزهای تعیینشده نظارت دارد
واژه بیگانه:
consul-general
واژه مصوب:
سرکنسول
تعریف:
کنسولی که بر کار دیگر کنسولگریهای کشور متبوع خود در حوزهای تعیینشده نظارت دارد