Dispersing agent
dispersing agent(خوردگی)
واژه بیگانه:
dispersing agent
واژه مصوب:
عامل پراکنش
تعریف:
یکی از افزودنیهای مورد استفاده در تولید پراکنهها که وظیفۀ آن آسانسازی پراکنش اجزای جامد در فاز مایع و افزایش پایداری مخلوط است|||متـ . پراکنشیار dispersant
dispersing agent(شیمی)
واژه بیگانه:
dispersing agent
واژه مصوب:
عامل پراکنش
تعریف:
یکی از افزودنیهای مورد استفاده در تولید پراکنهها که وظیفۀ آن آسانسازی پراکنش اجزای جامد در فاز مایع و افزایش پایداری مخلوط است|||متـ . پراکنشیار dispersant
dispersing agent(مهندسی بسپار)
واژه بیگانه:
dispersing agent
واژه مصوب:
عامل پراکنش
تعریف:
یکی از افزودنیهای مورد استفاده در تولید پراکنهها که وظیفۀ آن آسانسازی پراکنش اجزای جامد در فاز مایع و افزایش پایداری مخلوط است|||متـ . پراکنشیار dispersant