Grinding

از واژه‌های مصوب
پرش به: ناوبری، جستجو



grinding(علوم و فنّاوری غذا- قهوه‌پژوهی)

واژه بیگانه:

grinding 1

واژه مصوب:

آسیا کردن

تعریف:

خرد کردن دانه‌های قهوه و تبدیل آنها به ذرات ریز برای دم‌آوری قهوه


grinding(خوردگی)

واژه بیگانه:

grinding 2

واژه مصوب:

سنگ‌زنی

تعریف:

جدا کردن تکه‌های کوچک و نازکی از سطح فلز که معمولاً با حرکت تند دورانی چرخ‌های ساینده در تماس با سطح فلز انجام می‌گیرد



grinding(جوشکاری و آزمایش‌های غیرمخرب)

واژه بیگانه:

grinding 2

واژه مصوب:

سنگ‌زنی

تعریف:

جدا کردن تکه‌های کوچک و نازکی از سطح فلز که معمولاً با حرکت تند دورانی چرخ‌های ساینده در تماس با سطح فلز انجام می‌گیرد



grinding(مهندسی مواد و متالورژی)

واژه بیگانه:

grinding 2

واژه مصوب:

سنگ‌زنی

تعریف:

جدا کردن تکه‌های کوچک و نازکی از سطح فلز که معمولاً با حرکت تند دورانی چرخ‌های ساینده در تماس با سطح فلز انجام می‌گیرد