Autonomy
autonomy(روانشناسی)
واژه بیگانه:
autonomy 1
واژه مصوب:
خودگردانی
تعریف:
دارا بودن استقلال و در دست داشتن سرنوشت خود
autonomy(باستانشناسی)
واژه بیگانه:
autonomy 2
واژه مصوب:
خودمختاری
تعریف:
اختیار محدود مردم یک منطقه یا سرزمین یا یک قوم برای حکومت بر خود در داخل یک کشور
autonomy(علوم سیاسی و روابط بینالملل)
واژه بیگانه:
autonomy 2
واژه مصوب:
خودمختاری
تعریف:
اختیار محدود مردم یک منطقه یا سرزمین یا یک قوم برای حکومت بر خود در داخل یک کشور