Blinding
blinding(رمزشناسی)
واژه بیگانه:
blinding 1
واژه مصوب:
کورسازی 1
تعریف:
روشی درخدماترسانی که در آن ارائهدهندۀ خدمات از درونداد یا برونداد واقعی بیخبر است
blinding(علوم سلامت)
واژه بیگانه:
blinding 2, blinding asking
واژه مصوب:
کورسازی 2
تعریف:
روشی که با استفاده از آن حداقل یکی از گروههای مربوط به پژوهش، مانند مطالعهشونده، پژوهشگر، تحلیلگر آماری، متوجه نشود که در کدام بازوی مطالعه قرار دارد