City state
city state(باستانشناسی)
واژه بیگانه:
city state
واژه مصوب:
دولتشهر
تعریف:
نظامی سیاسی حاکم بر شهری مستقل که بر مناطق مجاور خود حکمرانی میکند و مرکز حیات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی است
city state(جغرافیای سیاسی)
واژه بیگانه:
city state
واژه مصوب:
دولتشهر
تعریف:
نظامی سیاسی حاکم بر شهری مستقل که بر مناطق مجاور خود حکمرانی میکند و مرکز حیات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی است
city state(علوم سیاسی و روابط بینالملل)
واژه بیگانه:
city state
واژه مصوب:
دولتشهر
تعریف:
نظامی سیاسی حاکم بر شهری مستقل که بر مناطق مجاور خود حکمرانی میکند و مرکز حیات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی است